چگونه حجاب را انتخاب کردید ؟

فاطمه هوشینو : وقتی مسلمان شدم , احساس کردم , من قبلی مرده و خداوند زندگی جدیدی به من عطا کرده . می خواستم دستورات خداوند را اطاعت کنم . از اول فلسفه حجاب را نمی دانستم اما چون دستور خدا بود می خواستم اطاعات کنم . بعد ها بطور تجربی فهمیدم حجاب چیست . قبلا فکر می کردم خیلی آزادم ولی بعد از انتخاب حجاب فهمیدم آزاد نبودم , برای خودم زندگی نمی کردم برای خودم تصمیم نمی گرفتم بلکه برای دیگران این کار ها را انجام می دادم تا دیگران از من لذت ببرند . فهمیدم کارهایی که سالها انجام داده بودم , من را هم سطح کالا قرار داده  بود نه یک انسان ! وقتی که حجاب را انتخاب کردم فهمیدم  انسان هستم و شخصیت دارم , درون خود من مهم است و دیگران نمی توانند طبق ظاهرم , شخصیتم را قضاوت کنند . این فکر به من آرامش داد چون دیگران مهم نبودند بلکه خداوند مهم بودند !

بعد از مسلمان شدن و محجبه شدن , عکس العمل اطرافیا چه بود ؟

فاطمه هوشینو : سخت بود , خیلی از دوستانی که داشتم , رفتند . با خانواده خودم هر روز می جنگیدم .آنها فکر می کردند دیوانه و مریض شدم یا تحت شستشوی مغزی قرار گرفتم . متاسفانه در ژاپن , اسلام هراسی خیلی زیاد است . معمولا در مورد اسلام , منفی فکر و برداشت می کنند .

 یکبارکه در فرودگاه  روسری داشتم , پولیس من را باز داشت کرد . پروازم را از دست دادم چون فکر می کردند ممکن است برای هواپیما خطر ناک باشم . پیدا کردن شغل هم خیلی سخت بود. قبلا معلم بودم اما بعداز مسلمان شدن , این کار کمی سخت بود پس باید شغلم را عوض می کردم . از طرفی باید خودم زندگی خودم را می ساختم چون خانواده ام با عقیده من مخالف بودند , من نیز نمی خواستم به آنان تکیه کنم . به ذهنم آمد که لباس کارخانه مواد غذایی را بپوشم چون به خاطر مسائل بهداشتی باید سر تا پا را بپوشانی و فقط چشمهایت بیرون باشد . بنابر این برای کار به آنجا رفتم . این خاطرات سخت بود اما الان که به آنان فکر می کنم , شیرین است .

 

 
yahoo reddit facebook twitter technorati stumbleupon delicious digg
 
 

پیام های سیستم

پیام های سیستم

 
 

ارسال ایمیل

پیام های سیستم

پیام های سیستم

پاسخ به نظرات

پیام های سیستم

پیام های سیستم