من مهدی آلخاندرو هستم از کاستاریکا . در فرهنگ آمریکا آلخاندرو یا همان اسکندر , یک شخصیت مهم است , مثل رئیس جمهور دنیا از غرب به ایران رفته و یک امپراتوری درست کرده است.

شما در کشورتان چه کار می کردید؟

من در یک بانک , مدیر بخش الکترونیک بودم.

کاستاریکا در آمریکا مرکزی هست بین پاناما و نیکاراگوئه و بعد از آن مکزیک است . حدود چهار میلیون جمعیت دارد  و یک میلیون هم مهاجر از آمریکا و اروپا دارد .95% مردم آنجا مسیحی اند که اکثراً کاتولیک هستند اما پروتستان هم دارد رشد می کندو بعد از آن یهودی ها هستند .بودایی و مسلمان هم دارد که خیلی کم اند . شیعیان هم خیلی کم هستند حدود 100 نفر .

من در مدرسه چندین سال پیش درباره اسلام خواندم که اسلام دینی است که در آن  نماز می خوانند و در بیابان زندگی می کنند . بعد در اینترنت درباره اسلام مطالعه کردم . به خودم گفتم : من همه ی فکر و ایده های اسلامی را در قلبم دارم پس چرا مسلمان نیستم ؟چند ماه بعد دوستی پیدا کردم که ایرانی مسلمان بود از او خواستم که من را به مسجد ببرد . او گفت سه هفته دیگر مراسمی داریم به نام ماه رمضان که خیلی مقدس و قشنگی هست و من دوست دارم که آن زمان با هم برویم . در آن  ماه رمضان من مسلمان نبودم اما در قلبم اسلام را قبول کرده بودم .

آن سالها خیلی سخت بود , عمویم تازه از دنیا رفته بود . من خیلی ناراحت بودم  و دائم می گفتم خدایا کجایی . تو در جسم من نیستی اما در فکرم هستی . در آن ماه روزه گرفتم در حالی که مسلمان نبودم . در شب قدر به مسجد رفتم و حس خیلی قشنگی به من دست داد . دیدم که همه زنان با لباس و حجاب به همراه مردان در حال نماز خواندن هستند.

در آن زمان شیخ سهیل در کاستاریکا بود . من به او گفتم شیخ سهیل من اصلاً قرآن نخواندم ألان چه کار کنم. ایشون گفت یک اسم قشنگ انتخاب کن و شهادتین بگو . فقط همین و بدانی که اسلام ورزش نیست , یک دین خیلی مهم است و از شما قبول می شود اما شما نمی توانید بگویید نه دیگر آن را دوست ندارم . من هم گفتم اسلام در دل من است.

آن شب من اسلام را قبول کردم و مستقیم شیعه شیدم.

 
yahoo reddit facebook twitter technorati stumbleupon delicious digg
 
 

پیام های سیستم

پیام های سیستم

 
 

ارسال ایمیل

پیام های سیستم

پیام های سیستم

پاسخ به نظرات

پیام های سیستم

پیام های سیستم