فتواهای شرم اور قسمت13

.

فتاوای عجیب از فقه حنفی (2)

 

*حلال بودن نبیذ در مذهب حنفی :

 

علمای عامه در کتب حدیثی خود از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل کرده اند که عصاره خرما همان خمر ( شراب ) است .

 

" إن من العنب خمرا ، وإن من التمر خمرا ، وإن من العسل خمرا ، وإن من البر خمرا ، وإن من الشعیر خمرا "

 

منابع :

 

سنن ترمذی ج 4 ص 297 ح 1872

سنن ابی داود ج 3 ص 326 ح 3676

سنن ابن ماجه ج 2 ص 1121 ح 3379

سنن دارقطنی ج 4 ص 253 ح 36 – 37 – 38

فتح الباری ج 10 ص 46

 

همگان نیز می دانند که شرب خمر ( و آنچه مسکر است ) بر اساس شرع اسلام ، حرام است .

 

" ان کل مسکر حرام " ( هر چیزی مست کننده ای حرام است )

 

حاشیه رد المختار - ابن عابدین حنفی - ج 3 ص 715

 

 

ولی بر خلاف سنت رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ، جناب ابی حنیفه ( رئیس مذهب حنفیه ) گفته اند که نبیذ ( عصاره خرما ) حلال است .

 

منابع :

 

شرح معانی الآثار ج 4 ص 222

تبیین الحقایق ج 6 ص 45

شرح فتح القدیر ج 8 ص 161

اللباب ج 2 ص 107

حلیه العلماء ج 8 ص 95

الوجیز ج 2 ص 181

 

المحلی ج 7 ص 492 ( ابن حزم می گوید : و لا خلاف عن ابی حنیفه فی ان نقیع الدوشات عنده حلال و ان اسکر ، و کذلک نقیع الرب و ان اسکر ، و الدوشات من التمر ، و الرب من العنب .)

 

ابن حزم در المحلی ج 11 ص 373 می گوید : " قال أبو محمد : أباح أبو حنیفه شرب نقیع الزبیب إذا طبخ . وشرب نقیع التمر إذا طبخ . وشرب عصیر العنب إذا طبخ حتی یذهب ثلثاه وإن أسکر کل ذلک فهو عنده حلال ... "

 

ابن عبدالبر در " الاستذکار " ج8 ص 19 ( باب ما یکره ان ینبذ جمیعا ) می گوید :

"قال أبو عمر رد أبو حنیفه هذه الآثار برأیه وقال لا بأس بشرب الخلیطین من الأشربه البسر والتمر والزبیب والتمر وکل ما لو طبخ علی الانفراد حل کذلک إذا طبخ مع غیره وهو قول أبی یوسف الآخر "


این بار به بیان برخی مطالب از فقه مالکی می پردازیم .

 

"فتاوای عجیب از فقه مالکی "

 

جناب مالک بن انس نیز از جرگه مفتیان باسواد (!) اهل سنت هستند که لقب " امام " را دریافت کرده اند (!).

 

ایشان فتاوای جالبی دارند که بیان می کنم :

 

"پاک بودن و حلال بودن گوشت سگ در مذهب مالکی :

 

خداوند متعال در سه آیه از قرآن ( 173 بقره، و 3 مائده، و 115 ـ نحل) مردار و خون و گوشت خوک را از خوردنیهای حرام اعلام فر موده است.

 

در سخن رسول خد(ص) خوک در کنار سگ نجس معرّفی شده و ظرفی که دهان سگ و خوک به آن رسیده باشد باید هفت مرتبه شسته و خاک مالی شود(کتاب الأمّ - إمام شافعی ج1 ص 19 )

 

 

ولی با این وجود ، جناب مالک بن انس ( رئیس فرقه مالکی ) فرموده اند که آب دهان سگ پاک است و ظرف دهان خورده سگ پاک است و آب نیخ خورده آنان هم پاک است و می توان با آن وضو گرفت !!!!!

 

منابع :

 

المبسوط ج 1 ص 48

 

المحلی ج 1 ص 113

 

المجموع ج 2 ص 580

 

فتح المعین ص 13

 

شرح الخرشی ج 1 ص 118

 

عمده القاری ج 3 ص 39

 

بدایع الصنایع ج 1ص 64

 

نیل الاوطار ج 1 ص 43

 

 

در کتاب " المدونه الکبری " ( کتاب جناب مالک ) ج 1 ص 5 آمده است :

 

" وقال مالک فی الاناء یکون فیه الماء یلغ فیه الکلب قال قال مالک ان توضأ به وصلی أجزأه "

"وقال مالک ان ولغ الکلب فی إناء فیه لبن فلا بأس بأن یؤکل ذلک اللبن " "

 

یعنی : مالک گفته است که در ظرف آبی که دهان سگ به آن خورده است ، با آن آب می توان وضو گرفت و نماز خواند !!!!

 

مالک گفته است که اگر دهان سگ به ظرف شیر بخورد ، می توان آن شیر را نوشید .

 

 

یک شیرین کاری دیگر :

 

" در" المدونه الکبری " ص 6 هم آمده است که جناب مالک اجازه داده اند که در صورت کم بودن آب برای وضو ، از نجاست سگ می توان وضو گرفت :

 

" ( قال ) علی وابن وهب عن مالک ولا یعجبنی الوضوء بفضل الکلب إذا کان الماء قلیلا " "

 

 

باز هم فتوایی نوین :

 

"ابن قدامه در " المغنی " ج 1 ص 41 ( باب احکام الماء تقع فیه الحشرات و سور الحیوان ) بیان می دارد که جناب مالک فرموده اند که نیم خورده سگ و خوک پاک است و می توان با آن وضو گرفت و اگر پوزه آنان به ظرفی خورد ، خوردن آن غذا اشکالی ندارد .

 

" وقال مالک والأوزاعی وداود : سؤرهما طاهر یتوضأ به ویشرب وإن ولغا فی طعام لم یحرم أکله " "

 

فتوای مشترک دو امام اهل سنت :

 

"جناب مالک ( رئیس مذهب مالکیه ) و جناب محمد بن ادریس شافعی ( رئیس مذهب شافعیه ) فتوا به حلال بودن ازدواج با محارم داده اند .

 

ابن قدامه در " المغنی " ج 7 ص 485 ( فصل و یحرم علی الرجل نکاح بنته من الزنا ... ) می گوید :

"( فصل ) ویحرم علی الرجل نکاح بنته من الزنا وأخته وبنت ابنه وبنت بنته وبنت أخیه وأخته من الزنا وهو قول عامه الفقهاء ، وقال مالک والشافعی فی المشهور من مذهبه یجوز ذلک کله لأنها أجنبیه منه ولا تنسب إلیه شرعا ولا یجری التوارث بینهما ولا تعتق علیه إذا ملکها ولا تلزمه نفقتها فلم تحرم علیه کسائر الأجانب " "

 

 

جواز لواط با غلام جوان :file:///C:/Documents%20and%20Settings/Ansar/My%20Documents/فتاوای%20عجیب%20اهل%20سنت%20-%20تالار%20گفتمان%20عقاید%20اسلامی_files/167.gif" alt="" />

 

جناب مالک ، در منظومه شعر خود بیان کرده اند :

 

"و جائــــز نیک الغــلام الامرد ***** و جوزوا للرجل المجرد

 

هذا اذا کان وحیدا فی السفر ***** و لمیحد انثی تفی الا الذکر "

 

یعنی :

 

و جایز است وطی پسر بچه ای که مو در صورتش نروئیده است و این وطی برای مرد مجرد مباح و حلال شمرده اند .

 

 

این در صورتی است که مرد در سفر خود تنها باشد و زنی را برای قضای حاجت نیابد و فقط مرد را برای ایفاء این امر پیدا کند .

 

توجه : در زبان عربی ، کلمه " نَیک " صریح ترین عبارت در مورد رابطه جنسی می باشد .

 

 

در کتاب " مطالع الانوار " در مورد فتوای مالک ، چنین آمده است :

 

"أنه جوز نیک الغلام ، فلو امتنع کان له رده لأنه عیب "

 

یعنی : مالک بن انس ، لواط با غلام را جایز می دانست و در صورت مخالفت غلام ( بدبخت ! ) از این عمل ، این عیب محسوب می شود و خیار فسخ لازم می آید و باید غلام را به صاحب اولش برگرداند .

 

یکی از اشکالاتی که امام الحرمین جوینی بر فتاوای مالک گرفته است ، نیز همین جواز بر لواط با غلام است . این اشکالات در کتاب " مغیث الخلق " ص 77 - 78 موجود است .


ابن قدامه در " المغنی " ج 11 ص 33 ( کتاب الصید و الذبائح – التسمیه علی الذبیحه معتبره ... ) می گوید :

 

احمد بن حنبل و شافعی گفته اند که بردن نام خداوند در هنگام ذبح مستحب است و اگر عمدا و یا سهوا ترک شود ، موردی ندارد .

 

(وعن أحمد انها مستحبه غیر واجبه فی عمد ولا سهو وبه قال الشافعی لما ذکرنا فی الصید )

 

ابن مجاور شیبانی در " تاریخ المستبصر " ج 1 ص 101 این چنین می گوید :

 

"و هم حنابله المذهب لان الحنابله یقولون فیما بینهم: لا یکون الحنبلی حنبلیا حتی یبغض علیا سویا "

 

 

وی می گوید : در میان حنبلی مذهب ها سخنی است که می گوید : حنبلی ، حنبلی نیست مگر ینکه بغض و دشمنی علی بن ابیطالب ( علیه السلام ) را داشته باشد ........

 

 

 

(( یعنی شرط حنبلی بودن ، داشتن بغض و دشمنی امام علی علیه السلام است ))

 

 

و در ادامه هم گفته است :

 

"و یقال إنّ أوّل من سب أبا تراب بالشام معاویه بن أبی سفیان و صارت عندهم سنه مؤکده استمروا علیها إلی آخر دولتهم "

 

و بیان شده است که اولین کسی که ابوتراب ( امام علی علیه السلام ) را در شام سب و فحش داد ، معاویه پسر ابوسفیان بود و این عمل در نزد آنها سنت و متداول شد و تا اخر دولت آنها ادامه داشت .

 
ازدواج با مادر

 

ابن حزم اندلسی در کتاب " المحلّی " ج 11 ص 254 چنین می گوید :

" فلما اخْتَلَفُواکما ذَکَرْنَا وَجَبَ أَنْ نَنْظُرَ فی ذلک لِیَلُوحَ الْحَقُّفَنَتَّبِعُهُ إنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی فَبَدَأْنَا بِمَا احْتَجَّبِهِ أبو حَنِیفَهَ وَمَنْ قَلَّدَهُ لِقَوْلِهِ فَوَجَدْنَاهُمْیَقُولُونَ إنَّ اسْمَ الزِّنَی غَیْرُ اسْمِ النِّکَاحِ فَوَاجِبٌ أَنْیَکُونَ له غَیْرُ حُکْمِهِ

 

( فإذا قُلْتُمْ ) زَنَی بِأُمِّهِ فَعَلَیْهِ ما علی الزَّانِی

 

( وإذا قُلْتُمْ ) تَزَوَّجَ أُمَّهُ فَالزَّوَاجُغَیْرُ الزِّنَی فَلاَ حَدَّ فی ذلک وَإِنَّمَا هو نِکَاحٌ فَاسِدٌفَحُکْمُهُ حُکْمُ النِّکَاحِ الْفَاسِدِ من سُقُوطِ الْحَدِّ وَلِحَاقِ الْوَلَدِ وَوُجُوبِ الْمَهْرِ .

 

وما نَعْلَمُ لهم تَمْوِیهًا غیر هذا وهو کَلاَمٌ فَاسِدٌ وَاحْتِجَاجٌ فَاسِدٌ وَعَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ "

پس وقتی علما اختلاف کردند ، همچنان که گفتیم ،بر ما لازم است که این امر را بررسی کنیم تا حق را نشان داده و از آنپیروی نماییم انشاءالله .

پس کلام خود را با ادله ابوحنیفه و مقلدین کلام وی آغاز می کنیم . که میگویند : اسم " زنا " با اسم " نکاح " فرق می کند . پس واجب است که برای آنحکمی غیر از ان باشد .

( پس اگر بگویید ) : با مادرش زنا کرد ، پس بر وی حکم زانی جاری میشود .

( پس اگر بگویید ) : با مادرش ازدواج کرد ، از آنجا کهازدواج غیر از زنا می باشد پس بر وی حد نمی زنند و این امر حکم نکاح فاسدرا دارد اعم از برداشتن حد و ملحق شدن فرزند و وجوب مهر .

و ما تحریفی غیر از این از آنان سراغ نداریم . و این کلام فاسد است و احتجاج آنها فاسد است و این عمل هم درست نیست .

(( المحلی ، اسم المؤلف: علی بن أحمد بن سعید بنحزم الظاهری أبو محمد ، دار النشر : دار الآفاق الجدیده - بیروت ، تحقیق :لجنه إحیاء التراث العربی ))

پس جناب ابوحنیفه ( امام اهل سنت ) می گوید ازدواج با مادر زنا نیست و حد ندارد !!!!
شستن گوشت، بدعت است

یکی از خنده‌دارترین فتواهای که ابن تیمیه داده، بدعت بودن شستن گوشت قبل از پختن آن است؛ چرا که صحابه گوشت را نشسته می‌خورده‌اند:

فصل :

أکل الشوی والشریح جائز سواء غسل اللحم أو لم یغسل بل غسل لحم الذبیحه بدعه فما زال الصحابه رضی الله عنهم علی عهد النبی یأخذون اللحم فیطبخونه ویأکلونه بغیر غسله.

خوردن آب گوشت، و گوشت تکه شده جایز است؛ چه گوشت را (قبل از پختن) شسته باشند یا نه؛ بلکه شستن گوشت حیوان ذبح شده، بدعت است؛ چرا که صحابه در زمان پیامبر (ص) گوشت را می‌گرفتند، می‌پختیند و می‌خوردند، بدون این که آن را بشویند.

ابن تیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس أحمد عبد الحلیم (متوفای 728 هـ)، کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیه، ج 21، ص 522، تحقیق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمی النجدی، ناشر: مکتبه ابن تیمیه، الطبعه: الثانیه.

سفارینی حنبلی، نیز همین فتوا را در کتاب غذا الألباب از ابن تیمیه نقل کرده است:

وَسَأَلَهُ - یَعْنِی الْإِمَامَ أَحْمَدَ - رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ أَبُو الْحَارِثِ عَنْ اللَّحْمِ یُشْتَرَی مِنْ الْقَصَّابِ ، قَالَ : یُغْسَلُ ، وَقَالَ شَیْخُنَا یَعْنِی شَیْخَ الْإِسْلَامِ : بِدْعَهٌ ، یَعْنِی غَسْلَ اللَّحْمِ .

أبوحارث از امام احمد بن حنبل در باره گوشتی که از قصاب خریده می‌شود، سؤال کرد، گفت: شسته می‌شود، امام شیخ ما ؛ یعی شیخ الإسلام (ابن تیمیه) گفته است که این کار ؛ یعنی شستن گوشت بدعت است.

السفارینی الحنبلی ،  محمد بن أحمد بن سالم (متوفای1188هـ)، غذاء الألباب شرح منظومه الأداب ،  ج 2، ص 135، تحقیق : محمد عبد العزیز الخالدی ، ناشر : دار الکتب العلمیه  ـ بیروت ، الطبعه : الثانیه ، 1423هـ ـ 2002م.

صرف نظر از این که این مطلب تهمت به صحابه است و هیچ دلیلی برای اثبات این مطلب وجود ندارد، چه دلیلی وجود دارد که هرچه صحابه انجام نداده باشند، بدعت است. خوب الآن از وهابی‌ها سؤال می‌کنیم که صحابه سوار ماشین نشده‌اند و همگی یا سوار قاطر می‌شدند یا شتر یا ... شما چرا سوار ماشین‌های آخرین سیستم می‌شوید ... .

این هم نوعی غذا خوردن از وهابی‌ها.

 

از وهابی‌ها سؤال می‌کنیم که کدامیک از صحابه این گونه غذا خورده‌اند؟

 

وأما سائر الامور مثل اتخاذ طعام خارج عن العاده اما حبوب واما غیر حبوب او تجدید لباس او توسیع نفقه او اشتراء حوائج العام ذلک الیوم او فعل عباده مختصه کصلاه مختصه به او قصد الذبح او ادخار لحوم الاضاحی لیطبخ بها الحبوب او الاکتحال او الاختضاب او الاغتسال او التصافح او التزاور او زیاره المساجد والمشاهد ونحو ذلک فهذا من البدع االمنکره التی لم یسنها رسول الله ولا خلفاؤه الراشدون ولا استحبها احد من ائمه المسلمین لا مالک ولا الثوری ولا اللیث بن سعد ولا ابو حنیفه ولا الأوزاعی ولا الشافعی ولا احمد بن حنبل ولا اسحق بن راهویه ولا امثال هؤلاء من أئمه المسلمین وعلماء المسلمین وان کان بعض المتأخرین من اتباع الائمه قد کانوا یأمرون ببعض ذلک ویروون فی ذلک احادیث وأثارا ویقولون ان بعض ذلک صحیح فهم مخطئون غالطون بلا ریب عند اهل المعرفه بحقائق الامور.

اما سایر کارها نظیر پختن غذایی که خارج از عرف و عادت می باشد (مانند حبوبات و غیر حبوبات)، خرید لباس نو، زیاد کردن نفقه خانواده، خرید حوائج و نیازمندیهای سال در آن روز، انجام دادن عبادتهای مخصوص مانند: نماز عاشورا، قصد و انجام ذبح، خوردن گوشت همراه حبوبات در هنگام صبح، سرمه به چشم زدن، رنگ �ردن سـر و دست، مصافحه با یکدیگر، قرار گرفتن در جایی و تکان نخوردن، زیارت مساجد و گنبدها و ... از منکرترین و بدترین بدعتها (نوآوریها) هستند که از رسول الله صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین دیـده نشده است و هیچ یک از ائمه مسلمین، مالک، ثوری، لیث بن سعد، ابوحنیفه، اوزاعی، شافعی، احمدبن حنبل، اسحاق بن راهویه آن را مستحب ندانسته اند.

اما بعضی از متأخرین تعدادی از این احادیث را صحیح دانسته اند بدون شک این افراد نزد اهل علم به خطا رفته اند.

مجموع الفتاوی - (ج 25 / ص 313)، رساله فی بدع یوم عاشوار.

 
وارد شدن آب به داخل فرج زن ، روزه را باطل می‌کند:

به مناسبت ماه مبارک رمضان، ماه رحمت و مغفرت، قصد دارم که یک فتوای جالب از اهل سنت معاصر در همین زمینه نقل کنم ،‌ این فتوا که توسط دار الإفتاء مصر داده شده است، در باره زن روزه داری که در دستشوئی ، حمام و ... خود را می‌شوید و در نتیجه کمی آب وارد فرجش می‌شود . این بزرگان فتوا داده‌اند که با ورود آب به داخل فرج این زن ، روزه‌اش باطل می‌شود و باید یک روز قضای آن را بگیرد .

 

پیام های سیستم

پیام های سیستم

 

پاسخ به نظرات

پیام های سیستم

پیام های سیستم